تاریخچه ورزش کشتی در ایران
در دوران صفویه و زندیه، کشتی و ورزش باستانی و پهلوانی رونق بیسابقهای در ایران یافت به طوری که در هر شهر صدها پهلوان بنام وجود داشته است. در دواران قاجاریه علاقه به این ورزش چنان زیاد شد که در دوران ناصرالدین شاه برای اولین بار شخصی به نام صاحب الدوله مأمور توسعه کار ورزش کشتی شد و به زودی کشتی چنان رواج پیدا نمود که در تمامی روزهای تعطیل پهلوانان در میادین شهر به کشتی گرفتن میپرداختند. مسابقات کشتی پهوانی برای انتخاب پهلوان پایتخت نیز از همین ایام آغاز شد و بعدها به صورت یک سنت جاری همه ساله درآمد. برای انتخاب پهلوان پایتخت رسم براین بودکه پهلوانان را در روز مشخصی مصادف با یک روز از عید یا یک روز تعطیل در میدانی جمع میکردند و کشتی گرفتن و اجرای مراسم را برپا مینمودند و سرآمد پهلوانان را به عنوان «پهلوان پایتخت» معرفی مینمودند. آقا محمد صادق بلورفروش، ابراهیم یزدی معروف به یزدی بزرگ،پهلوان اکبر خراسانی، حسین یوزباشی، سیدحسن رزاز، سیداسماعیل کالسکه ساز و ... از کشتیگیران و پهلوانان معروف آن زمان بودند.
از زمان رضا شاه زورخانه با فرهنگ جدید رونق بیشتری گرفت و در کنار زورخانهها، باشگاهها و ورزشگاهها هم شکل گرفتند. با تأسیس اداره تربیت بدنی و اجباری شدن ورزش در مدارس و پادگانهای نظامی، جوانان کشتیگیر از زورخانهها روی به میدانهای ورزش نهادند و با اصول جدید و تحت تعلیم پهلوانان و مربیان قدیم و جدید به تمرین پرداختند.
مسابقات کشتی تا سال 1318 به صورت پهلوانی با رسم و رسوم خاص ایرانی ادامه داشت، اما از این سال به بعد با مطرح شدن مقررات بینالملل، تغییر و تحولاتی در شیوه کشتی گرفتن وطرز لباس پوشیدن کشتی گیران پدیدار گشت.
نکته هایی درباره ی اعتماد به نفس
1-همه چیز از شما شروع می شود. ارزش و احترام خود را بدانید و به وجود خود افتخار کنید.
2- هر فردی جدا از ظاهر و موجودیت واقعی اش ، از توانایی های بالقوه و استعدادهای نهانی فراوانی برخوردار است که با برخورداری از اعتماد به نفس می تواند آنها را بارور و شکوفا سازد .
3- شما می توانید به انسانی کامل و واقعی تبدیل شوید ، فقط باید به خود کمک کنید تا استعدادهای نهانی خود را از قوه به فعل در آورید.
4- سعی نکنید پیوستگی شما به دیگران موجب تقلید کورکورانه شما از آنها بشود و استقلال و اعتماد به نفس خود را از دست بدهید .
5- انسان همان است که خود باور می کند .
6- بزرگ ترین و حیاتی ترین ویژگی یک انسان ، اعتماد به نفس است .
7- از این نکته آگاه باشید که برخورداری از اعتماد به نفس، تمامی نقص های جسمانی را جبران می کند.
8- سعادت و آسایشِ هر کس در اختیار خود اوست. از قبول مسئولیت نهراسید، پذیرش مسئولیت نشانه شخصیت شماست.
9- اظهارنظرکردن و سخن گفتن درجمع مانند ویتامینی است که در ساختمان اعتماد به نفس شما نقش حیاتی ایفا می کند.
10- بهترین دستور زندگی این است که انسان اعتماد به نفس داشته باشد و در پرتو سعی و جدیت به مقام و منزلتی برسد.
11- تمام وعده و وعیدهای دنیا فریبی بیش نیست و بهترین دستور زندگانی این است که اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و مجاهدت خود به مقامی برسی.
12- کسی که به خود اطمینان دارد به تعریف کسی احتیاج ندارد.
13- هیچ چیز بیش از نیروی درونی و بیش از اعتماد به نفس ، شخص را قوی و نیرومند نگه نمی دارد. وقتی که این قوت باطنی متزلزل شود، یک باره قوای بدنی شخص فرو می ریزد و او را از پای در می آورد.
14- اعتماد به نفس شرط موفقیت است.
تصمیم گیری
تصمیمگیری بخش مهمّی از زندگی را تشکیل میدهد، ما هر روزه خود بارها مجبور به تصمیمگیریهای کوچک و بزرگ هستیم. مانند: کجا برویم؟ چه بخوریم؟ چه لباسی را بخریم؟ با فلانی چگونه حرف بزنیم؟ به چه کسی رای بدهیم؟ هنگام عصبانیت چه بکنیم؟ چه شغلی، دوستی و یا همسری را انتخاب کنیم؟ و ... .
تصمیمات، زندگی ما را شکل میدهد، ما از طریق انتخابها و تصمیمهایمان قدرت میگیریم.
تصمیمگیری قضاوت و انتخاب بین دو یا چند چیز و یا راه حل است که هرکس در زندگی شخصی و محیط کار و اجتماع خود با هر مقام و مسوولیتی که باشد انجام میدهد و گاه میتواند بسیار مهم و حیاتی باشد. تصمیمگیری نشانهی رشد و بلوغ و مسئولیت پذیری افراد است. تصمیمگیری درست و سنجیده موجب شادی و احساس موفقیت در فرد شده و سازگاری و اعتماد به نفس او را افزایش میدهد و این حالت نه تنها در تصمیمگیرنده، بلکه در اطرافیانش اثر مثبت گذاشته و بهداشت روانی فرد و اعضای خانواده را تامین میکند.
تصمیمگیری هنر و شاخص مهمی برای شناخت رشد عقلی، عاطفی، اجتماعی و روانی افراد میباشد، کسانی که به چنین رشدی نرسیده باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که اجازه دهند دیگران برای آنان تصمیمگیری کنند.
از آن جایی که تصمیمگیری خود از مهارتهای زندگی محسوب میشود، در این مقاله به 15 راهکاردر تصمیمگیری درست و منطقی اشاره مینماییم.
راهکارهای تصمیمگیری درست و منطقی:
1- در تصمیمگیری بهتر است با افراد آگاه، متخصص و با تجربه مشورت نماییم.
2- در مورد تصمیمات گروهی یا خانوادگی بهتر است نظر تمامی افراد گروه را نیز جویا شویم.
3- برای این که تصمیم گیرندهی خوبی باشیم، سعی کنیم خود آگاهی خود را افزایش دهیم.
4- در مورد مسائل شخصی با حفظ و تقویت اعتماد به نفس، اجازه ندهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند.
5- مسئولیت پیامدهای تصمیم خود را شخصاً برعهده بگیریم.
6- با مدیریت و کنترل هیجانهای خود تصمیمات منطقیتری بگیریم. همان طور که حضرت علی(ع) فرمودند: «هنگام خشم، نه تصمیم، نه تنبیه، نه دستور».
7- در تصمیمگیریهای خود به تمام جوانب موضوع توجّه کنیم.
8- سعی کنیم قبل از اجرای تصمیم خود پیامدهای مثبت و منفی آن را بررسی کنیم و امتیاز بدهیم.
9- نگاه مثبت، توأم با تفکّر و شناخت باعث میشود که تصمیمهای درستتر و منطقیتر بگیریم.
10- فرصت تصمیمگیری را از دیگران به ویژه فرزندانمان دریغ نکنیم و به آنها اجازه دهیم در مسائل مربوط به خودشان تمرین تصمیمگیری داشته باشند.
11- شهامت تصمیمگیری را در خود و دیگران تقویت کنیم.
12- به عوامل موثر در تصمیمگیری مانند اطلاعات درست، تأثیر فشار گروهها و دوستان، هنجارهای (جامعه، فرهنگ، مذهب)، رسانههای جمعی و ... توجّه نماییم.
13- به منظور جلب توجّه فرزندان به پیامدهای هر تصمیمگیری در مورد برخی از مخاطره آمیزترین تصمیمهای دورهی نوجوانی با آنها گفتگو کنیم.
14- هدفگذاری در زندگی، مقدّمهی تصمیمگیری است. به عبارت دیگر افرادی که اهداف کوتاه و بلند مدّت خود را در کلیهی شئونات زندگی مشخص کرده باشند، راحتتر و مناسبتر تصمیم میگیرند.
15- مطالعهی زندگینامهی انسانهای موفّق در عرصهی علم و ادب و اقتصاد و ... میتواند زمینهی تصمیمگیریهای مناسبتر را در فرد مهیا سازد.
شیطان صفتان
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمود:
إذا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ لایُبالِى مَا قالَ أَوْماقِیْلَ فِیْهِ فَإنَّهُ لَبَغیَّةٌ أَوْ شَیْطانٌ(1)
ترجمه
هنگامى که ببینید کسى نسبت به آنچه مى گوید یا درباره او گفته مى شود اعتنایى ندارد، بدانید یا آلوده دامن است یا شیطان.
شرح کوتاه
فرو رفتن در انواع گناهان کار را به جایى مى رساند که انسان در برابر انواع تهمت ها بى تفاوت مى شود، نه نسبت به آنچه درباره دیگران مى گوید اعتنایى دارد، و نه نسبت به آنچه درباره او بگویند - به هرکس هر نسبتى مى دهد و از هر نسبتى که به او بدهند ناراحت نمى شود - آنها افرادى بى شخصیت و بى ارزش و شیطان صفتند.
کریم خان زند
روزی مردی رو به دربار خان زند می آورد و با ناله و فریاد می خواهد که کریمخان را فورا ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند.. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان خان بزرگوار زند دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند.مرد به حضور خان می رسد. خان از وی می پرسد که چه شده مرد که چنین ناله و فریاد می کنی؟ مرد با درشتی می گوید همه امولم را دزد برده و الان هیچ در بساط ندارم. خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟ مرد می گوید من خوابیده بودم. خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟
مرد در این لحظه پاسخی می دهد که فقط مردی آزاده عادل و دمکرات چون کریمخان تحمل و توان شنیدنش را دارد. مرد می گوید من خوابیده بودم چون فکر می کردم تو بیداری!!!
خان بزرگوار زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند. و در آخر می گوید این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.
با چه کسى مشورت کنیم؟
امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:
با افراد بخیل مشورت مکن که تو را از خدمت به خلق خدا باز مى دارند، و از تهیدستى مى ترسانند و با افراد ترسو مشورت مکن که اراده تو را براى انجام کارهاى مهم تضعیف مى کنند و نیز اشخاص حریص را مشاور خود قرار مده که ستمگرى را براى تو زینت مى دهند.
شرح کوتاه
مشورت از دستورات مهم اسلامى است، ولى به همان اندازه که مشورت با افراد ارزنده، به پیشرفت برنامه هاى صحیح کمک مى کند، مشورت با افرادى که نقاط ضعف روشنى دارند، زیان بخش است و نتیجه معکوس مى بخشد ، به همین دلیل امام (علیه السلام) مؤکداً توصیه مى کند از انتخاب سه دسته به عنوان مشاور مخصوصاً در امور مهم اجتماعى خوددارى شود:
بخیلان، ترسوها، حریص ها، یکى دست انسان را مى گیرد تا بذل و بخشش از مواهب خداداد نکند، و دیگرى اراده او را سست مى کند و سوّمى انسان را براى حرص و ولع بیشتر تشویق به تجاوز به حقوق دیگران مى نماید.
در بیان حق زن و شوهر بر یکدیگر واحکام ایشان
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که حق تعالى براى زنان غیرت جایز نداشته است و از براى مردان غیرت قرارداده است زیرا که از براى مردان چهار زن و از متعه و کنیز آنچه خواهد حلال گردانیده است و از براى زن بغیر از یک شوهر حلال نکرده است اگر شوهر دیگر طلب کند یا اراده نماید نزد خدا زناکار است و غیرت و رشک نمیبرند مگر زنان بد و زنان مؤ منه صاحب رشک نمى باشند.
در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که فرمود رشک بردن زنان ازبسیارى دوستى ایشان است نسبت بشوهران .
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که گفتن مرد با زن خود که من ترا دوست میدارم هرگز از دل او بدر نمیرود.
در حدیث صحیح از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که زنى آمد بخدمت حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم و گفت یا رسول اللّه چیست حق شوهر برزن فرمود لازم است که اطاعت شوهر بکند و نافرمانى او نکند و از خانه او بى رخصت او تصدق نکند و روزه سنت بى رحصت او ندارد و هر وقت ارده نزدیکى او کند مضایقه نکند اگر چه بر پشت پالان شتر باشد و از خانه او بى رخصت او بدر نرود و اگر بى رخصت بدر برود ملائکه آسمان و زمین و ملائکه غضب و ملائکه رحمت همه او را لعنت کنند تا بخانه برگردد گفت یا رسول اللّه حق کى بر مرد از همه کس عظیمتر است فرمود که حق پدر گفت حق کى بر زن از همه عظیمتر است فرمود که حق شوهر، پرسید که من بر شوهر آنقدر حق ندارم که او بر من دارد؟ فرمود که از صد تا یکى که آنزن گفت که قسم میخورم بآن خدائیکه ترا بحقیقت فرستاده است که هرگز شوهر نکنم .
در حدیث دیگر منقول است که زنى بخدمت حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم آمد وسؤ ال کرد از حق شوهر بر زن چیست فرمود که زیاده از آنستکه توان گفت پس فرمود که از جمله حقها آنستکه روزه سنت بى رخصت او ندارد واز خانه بى رخصت او بیرون نرود و بنیکوترین بوهاى خوش خود را خوشبو کند و نیکوترین جامه هاى خود را بپوشد وببهترین زینتها خود ر ابیاراید و هر بامداد و شام خود را براو عرضه کند که اگر اراده جماع داشته باشد ابا نکند.